معنی فارسی swampine

B1

باتلاقی، مربوط به باتلاق، به مکان‌ها یا وضعیت‌هایی اطلاق می‌شود که شبیه یا مرتبط با باتلاق هستند.

Relating to or resembling a swamp.

example
معنی(example):

منطقهٔ باتلاقی مملو از حیات وحش منحصر به فرد بود.

مثال:

The swampine area was teeming with unique wildlife.

معنی(example):

او عاشق چشم‌انداز باتلاقی بود که پر از گیاهان عجیب و غریب بود.

مثال:

She loved the swampine landscape, filled with exotic plants.

معنی فارسی کلمه swampine

: معنی swampine به فارسی

باتلاقی، مربوط به باتلاق، به مکان‌ها یا وضعیت‌هایی اطلاق می‌شود که شبیه یا مرتبط با باتلاق هستند.