معنی فارسی swampless

B1

بدون باتلاق، توصیف مناطقی که خاصیت باتلاقی ندارند.

Not having any swamp; free from swamps.

example
معنی(example):

چشم‌انداز بدون باتلاق احساس متفاوتی نسبت به زمین‌های مرطوب داشت.

مثال:

The swampless landscape felt quite different from the wetlands.

معنی(example):

او مناطق بدون باتلاق را برای سفرهای کمپینگ خود ترجیح می‌داد.

مثال:

He preferred swampless regions for his camping trips.

معنی فارسی کلمه swampless

: معنی swampless به فارسی

بدون باتلاق، توصیف مناطقی که خاصیت باتلاقی ندارند.