معنی فارسی swamy

B2

سوامی به معنای معلم یا راهنما در سنت‌های هندوگری است.

A term for a spiritual teacher or guide, particularly in Hinduism.

example
معنی(example):

سوامی معبد مورد احترام همه است.

مثال:

The swamy of the temple is respected by all.

معنی(example):

او به او به عنوان سوامی خود اشاره کرد و احترام عمیق خود را نشان داد.

مثال:

She referred to him as her swamy, showing her deep respect.

معنی فارسی کلمه swamy

: معنی swamy به فارسی

سوامی به معنای معلم یا راهنما در سنت‌های هندوگری است.