معنی فارسی swanlike

B2

شکل یا حرکتی که شبیه به قو باشد، با زیبایی و نرمی.

Having the characteristics of a swan, often referring to gracefulness.

example
معنی(example):

او به‌طرز سوان مانند در صحنه حرکت کرد.

مثال:

She moved in a swanlike manner across the stage.

معنی(example):

خمیدگی سوان‌مانند رقصنده تماشاگران را مجذوب کرد.

مثال:

The dancer's swanlike grace captivated the audience.

معنی فارسی کلمه swanlike

: معنی swanlike به فارسی

شکل یا حرکتی که شبیه به قو باشد، با زیبایی و نرمی.