معنی فارسی swanweed

B1

علف قو گیاهی است که در محیط‌های آبی رشد می‌کند و زیستگاه را تشکیل می‌دهد.

A type of plant that grows in aquatic environments, often supporting local wildlife.

example
معنی(example):

علف قو اغلب در نزدیکی دریاچه‌ها و برکه‌ها یافت می‌شود.

مثال:

Swanweed can often be found near lakes and ponds.

معنی(example):

گونه‌های جانوری در زیستگاه‌هایی با مقدار زیادی علف قو رونق می‌گیرند.

مثال:

Animal species thrive in habitats with plenty of swanweed.

معنی فارسی کلمه swanweed

: معنی swanweed به فارسی

علف قو گیاهی است که در محیط‌های آبی رشد می‌کند و زیستگاه را تشکیل می‌دهد.