معنی فارسی swarm with

B2

زمانی که چیزی یا کسی به تعداد زیادی در یک مکان وجود دارد.

To be filled with or crowded by a large number of things or people.

example
معنی(example):

پارک در آخر هفته پر از مردم بود.

مثال:

The park was swarming with people on the weekend.

معنی(example):

گل‌ها در بهار پر از پروانه بودند.

مثال:

The flowers swarmed with butterflies in the spring.

معنی فارسی کلمه swarm with

: معنی swarm with به فارسی

زمانی که چیزی یا کسی به تعداد زیادی در یک مکان وجود دارد.