معنی فارسی swastikaed
B1به معنای تزئین یا طراحی با استفاده از نماد صلیب شکسته.
Decorated or designed using the swastica symbol.
- VERB
example
معنی(example):
اثر هنری برای تزئین صلیب شکسته شده بود.
مثال:
The artwork was swastikaed for decoration.
معنی(example):
او طراحی را برای اضافه کردن حس باستانی صلیب شکسته کرد.
مثال:
He swastikaed the design to add an ancient touch.
معنی فارسی کلمه swastikaed
:
به معنای تزئین یا طراحی با استفاده از نماد صلیب شکسته.