معنی فارسی swatter
A1وسیلهای که برای کشتن حشرات پرنده مثل مگس استفاده میشود.
An object used to kill flying insects like flies.
- NOUN
example
معنی(example):
من از یک مگسکش برای گرفتن مگس استفاده کردم.
مثال:
I used a swatter to catch the fly.
معنی(example):
مگسکش در کنار درب برای دسترسی آسان آویزان بود.
مثال:
The swatter hung next to the door for easy access.
معنی فارسی کلمه swatter
:
وسیلهای که برای کشتن حشرات پرنده مثل مگس استفاده میشود.