معنی فارسی swaver

B1

شخصی که در تصمیم‌گیری یا انتخاب به طور مکرر تردید می‌کند.

A person who hesitates or fluctuates in decision or opinion.

example
معنی(example):

او یک تردیدکننده است و هرگز نمی‌داند چه انتخابی داشته باشد.

مثال:

She is a swaver, never sure of what to choose.

معنی(example):

او تمایل دارد بین نظرات مختلف تردید کند.

مثال:

He tends to swaver between different opinions.

معنی فارسی کلمه swaver

: معنی swaver به فارسی

شخصی که در تصمیم‌گیری یا انتخاب به طور مکرر تردید می‌کند.