معنی فارسی swear blind
B2به شدت و با اطمینانی کامل قسم خوردن به چیزی.
To promise emphatically and with strong certainty.
- verb
verb
معنی(verb):
To insist strongly (that something is true).
example
معنی(example):
من قسم میخورم که او را آنجا دیدم.
مثال:
I swear blind that I saw him there.
معنی(example):
او قسم خورده بود که هیچ ایدهای درباره اینکه چه اتفاقی افتاده ندارد.
مثال:
She swore blind that she had no idea what happened.
معنی فارسی کلمه swear blind
:
به شدت و با اطمینانی کامل قسم خوردن به چیزی.