معنی فارسی swear to

B1

قسم خوردن، به معنای وعده یا تعهد به انجام کاری.

To make a solemn promise to do something.

example
معنی(example):

من قسم می‌خورم که در طول محاکمه حقیقت را بگویم.

مثال:

I swear to tell the truth during the trial.

معنی(example):

او قسم خورد که از قانون حمایت کند.

مثال:

He swore to uphold the law.

معنی فارسی کلمه swear to

: معنی swear to به فارسی

قسم خوردن، به معنای وعده یا تعهد به انجام کاری.