معنی فارسی swedish

A2

مربوط به کشور سوئد یا مردم آن.

Relating to Sweden, its people, or its language.

example
معنی(example):

او برای سفر به سوئد، زبان سوئدی را یاد می‌گیرد.

مثال:

She is learning Swedish to travel to Sweden.

معنی(example):

فرهنگ سوئدی سرشار از سنت‌ها است.

مثال:

The Swedish culture is rich in traditions.

معنی فارسی کلمه swedish

: معنی swedish به فارسی

مربوط به کشور سوئد یا مردم آن.