معنی فارسی sweetling

B1

لقبی برای کودک یا شخصی که رفتار یا ویژگی‌های شیرینی دارد.

A term of endearment for a child or someone who exhibits sweetness in behavior or personality.

example
معنی(example):

عروسک کوچک به شادی رقصید.

مثال:

The little sweetling danced happily.

معنی(example):

آن‌ها او را عروسک دوست‌داشتنی می‌نامیدند به خاطر شخصیت جذابش.

مثال:

They called her a sweetling because of her charming personality.

معنی فارسی کلمه sweetling

: معنی sweetling به فارسی

لقبی برای کودک یا شخصی که رفتار یا ویژگی‌های شیرینی دارد.