معنی فارسی sweven
B1خواب، رؤیا یا تصوری که ممکن است در خواب به وجود بیاید.
A dream or vision, especially in a poetic context.
- NOUN
example
معنی(example):
در خواب او، آیندهاش را دید.
مثال:
In his sweven, he saw a vision of his future.
معنی(example):
شاعر اغلب درباره زیبایی یک خواب مینوشت.
مثال:
The poet often wrote about the beauty of a sweven.
معنی فارسی کلمه sweven
:
خواب، رؤیا یا تصوری که ممکن است در خواب به وجود بیاید.