معنی فارسی swindlery

B1

کلاهبرداری به مکان یا نهاد اشاره دارد که در آن کلاهبرداری صورت می‌گیرد.

A place or establishment where swindling or fraud is conducted.

example
معنی(example):

کلاهبرداری پس از شکایات متعدد قربانیان فاش شد.

مثال:

The swindlery was exposed after numerous complaints from victims.

معنی(example):

او در حال انجام یک کلاهبرداری گرفته شد و با اتهامات جدی مواجه شد.

مثال:

He was caught operating a swindlery and faced serious charges.

معنی فارسی کلمه swindlery

: معنی swindlery به فارسی

کلاهبرداری به مکان یا نهاد اشاره دارد که در آن کلاهبرداری صورت می‌گیرد.