معنی فارسی swizz
B2خرابکاری یا کلاهبرداری. به معنای فریب یا شبهه در یک پیشنهاد است.
A swindle or fraudulent scheme.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A swindle, disappointment.
مثال:
That packet only had ten sweets in it; what a swizz.
verb
معنی(verb):
To swindle.
example
معنی(example):
معامله به یک کلاهبرداری تبدیل شد و من پولم را از دست دادم.
مثال:
The deal turned out to be a swizz, and I lost my money.
معنی(example):
به آن کلاهبرداری باور نکن؛ خیلی خوب است که واقعی باشد.
مثال:
Don't fall for that swizz; it's too good to be true.
معنی فارسی کلمه swizz
:
خرابکاری یا کلاهبرداری. به معنای فریب یا شبهه در یک پیشنهاد است.