معنی فارسی swizzler
B1به شخصی اطلاق میشود که تمایل دارد با ایدهها یا مواد غیرمعمول آزمایش کند.
A person who is experimental or innovative, often in cooking or creativity.
- NOUN
example
معنی(example):
سرآشپز یک فرد خلاق بود که همیشه با دستورهای غذایی امتحان میکرد.
مثال:
The chef was a swizzler, always experimenting with recipes.
معنی(example):
به عنوان یک خلاق، او مواد غیرمنتظرهای به غذا اضافه کرد.
مثال:
As a swizzler, he added unexpected ingredients to the dish.
معنی فارسی کلمه swizzler
:
به شخصی اطلاق میشود که تمایل دارد با ایدهها یا مواد غیرمعمول آزمایش کند.