معنی فارسی swooningly
B1به معنای به شدت مجذوب یا تحت تأثیر قرار گرفتن به طوری که احساس ضعف یا شگفتی کنید.
In a manner that shows excessive affection or admiration, often leading to a feeling of weakness or delight.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با شگفتی به او نگاه کرد و مجذوب جذابیتش شد.
مثال:
She looked at him swooningly, captivated by his charm.
معنی(example):
فیلم آنقدر عاشقانه بود که بسیاری از بینندگان با حالت شگفتی آن را تماشا کردند.
مثال:
The movie was so romantic that many viewers watched it swooningly.
معنی فارسی کلمه swooningly
:
به معنای به شدت مجذوب یا تحت تأثیر قرار گرفتن به طوری که احساس ضعف یا شگفتی کنید.