معنی فارسی syllabicated
B1به معنای این است که یک کلمه به سیلابها تقسیم شده است.
Having been divided into syllables.
- VERB
example
معنی(example):
کلمه به درستی سیلابگذاری شده است.
مثال:
The word has been syllabicated correctly.
معنی(example):
پس از اینکه معلم کلمات دشوار را سیلابگذاری کرد، دانشآموزان بهتر فهمیدند.
مثال:
After the teacher syllabicated the difficult words, the students understood better.
معنی فارسی کلمه syllabicated
:
به معنای این است که یک کلمه به سیلابها تقسیم شده است.