معنی فارسی symbiont
B2همزیست به موجودی گفته می‌شود که در یک رابطه نزدیک و وابسته با یک موجود دیگر زندگی می‌کند و ممکن است برای هر دو طرف سودمند باشد.
An organism that has a close and prolonged interaction with another species, typically to the advantage of both.
- noun
noun
معنی(noun):
An organism that lives in a symbiotic relationship; a symbiote.
example
معنی(example):
یک همزیست موجودی است که در رابطه نزدیکی با موجود دیگری زندگی می‌کند.
مثال:
A symbiont is an organism that lives in a close relationship with another.
معنی(example):
ماهی دلقک یک همزیست است که در میان شقایق‌های دریایی زندگی می‌کند.
مثال:
The clownfish is a symbiont that lives among sea anemones.
معنی فارسی کلمه symbiont
:
همزیست به موجودی گفته می‌شود که در یک رابطه نزدیک و وابسته با یک موجود دیگر زندگی می‌کند و ممکن است برای هر دو طرف سودمند باشد.
