معنی فارسی symbological
B1مربوط به مطالعه نمادها و معانی آنها.
Pertaining to the study of symbols and their meanings.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کتاب تحلیل نمادشناختی از افسانهها دارد.
مثال:
The book has a symbological analysis of the myths.
معنی(example):
او رویکردی نمادشناختی به مطالعه ادبیات داشت.
مثال:
She took a symbological approach to studying literature.
معنی فارسی کلمه symbological
:
مربوط به مطالعه نمادها و معانی آنها.