معنی فارسی symphilic

B1

سیمفیلیک به صفتی اشاره دارد که به ترکیب موسیقیایی و هم‌آوایی مربوط می‌شود.

Describing a quality related to harmonious musical composition.

example
معنی(example):

طبیعت سیمفیلیک تنظیم بسیار تأثیرگذار بود.

مثال:

The symphilic nature of the arrangement was impressive.

معنی(example):

در یک نمایش سیمفیلیک، هر نوت دیگری را تکمیل می‌کند.

مثال:

In a symphilic performance, every note complements the other.

معنی فارسی کلمه symphilic

: معنی symphilic به فارسی

سیمفیلیک به صفتی اشاره دارد که به ترکیب موسیقیایی و هم‌آوایی مربوط می‌شود.