معنی فارسی symphonic
B1 /sɪɱˈfɑnɪk/سمفونیک به معنای مربوط به سمفونی است و به نوعی از موسیقی اشاره دارد که معمولاً توسط ارکستر بزرگ اجرا می‌شود.
Relating to or having the form or character of a symphony.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Characteristic of a symphony
مثال:
1923: George Bernard Shaw, The Perfect Wagnerite - Finally, Mozart's most dramatic finales and concerted numbers are more or less in sonata form, like symphonic movements, and must therefore be classed as musical prose.
example
معنی(example):
موسیقی سمفونیک سالن را با صداهای زیبا پر کرد.
مثال:
The symphonic music filled the hall with beautiful sounds.
معنی(example):
بسیاری از آهنگسازان آثار سمفونیک خلق کرده‌اند.
مثال:
Many composers have created symphonic works.
معنی فارسی کلمه symphonic
:
سمفونیک به معنای مربوط به سمفونی است و به نوعی از موسیقی اشاره دارد که معمولاً توسط ارکستر بزرگ اجرا می‌شود.
