معنی فارسی sympodially
B2به روشی اشاره دارد که در آن رشد به صورت شاخههای متعدد از یک نقطه آغاز میشود.
In a manner that describes growth branching from a single origin point.
- ADVERB
example
معنی(example):
رشد میتواند به صورت سمپودیالی در برخی گونههای ارکیده رخ دهد.
مثال:
Growth can occur sympodially in certain species of orchids.
معنی(example):
شاخهها به صورت سمپودیالی رشد میکنند و یک چارچوب منحصر به فرد ایجاد میکنند.
مثال:
The branches grow sympodially, creating a unique framework.
معنی فارسی کلمه sympodially
:
به روشی اشاره دارد که در آن رشد به صورت شاخههای متعدد از یک نقطه آغاز میشود.