معنی فارسی symposiacal
C1سمپوزیاکی، مربوط به سمپوزیمها و رویدادهای علمی که در آنها جستجوی دانش و تبادل نظر صورت میگیرد.
Pertaining to symposia; characterized by discussion and exploration of ideas.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جو سمپوزیاکی خلاقیت را در میان شرکتکنندگان تشویق کرد.
مثال:
The symposiacal atmosphere encouraged creativity among the participants.
معنی(example):
او یک سخنرانی سمپوزیاکی در مورد هنر مدرن ارائه داد.
مثال:
He delivered a symposiacal lecture on modern art.
معنی فارسی کلمه symposiacal
:
سمپوزیاکی، مربوط به سمپوزیمها و رویدادهای علمی که در آنها جستجوی دانش و تبادل نظر صورت میگیرد.