معنی فارسی synangium
C2سینانژیوم، یک ساختار تجمعی از اسپورانژیها که در برخی گیاهان وجود دارد.
A collective structure of sporangia found in certain plants.
- NOUN
example
معنی(example):
یک سینانژیوم در اندامهای تولیدمثل برخی سرخسها مشاهده میشود.
مثال:
A synangium is observed in the reproductive organs of certain ferns.
معنی(example):
ساختار یک سینانژیوم میتواند در گونههای مختلف متفاوت باشد.
مثال:
The structure of a synangium can vary among different species.
معنی فارسی کلمه synangium
:
سینانژیوم، یک ساختار تجمعی از اسپورانژیها که در برخی گیاهان وجود دارد.