معنی فارسی synchromist
B1سینکرومیست به هنرمندانی اطلاق میشود که بر اهمیت رنگ و تأثیر آن بر احساسات در هنر تأکید دارند.
An artist associated with the synchromism movement, focusing on the emotional impact of color.
- NOUN
example
معنی(example):
نقاش سینکرومیست یک اثر پرجنب و جوش و غنی از رنگ خلق کرد.
مثال:
The synchromist painter created a vibrant piece rich in color.
معنی(example):
بسیاری از سینکرومیستها به قدرت احساسی رنگها ایمان دارند.
مثال:
Many synchromists believe in the emotional power of colors.
معنی فارسی کلمه synchromist
:
سینکرومیست به هنرمندانی اطلاق میشود که بر اهمیت رنگ و تأثیر آن بر احساسات در هنر تأکید دارند.