معنی فارسی synchrony

B2

هم‌زمانی به معنای وقوع هم‌زمان دو یا چند پدیده یا فعالیت است.

The simultaneous occurrence or development of events.

noun
معنی(noun):

Synchronicity, the state of two or more events occurring at the same time.

example
معنی(example):

هم‌زمانی حرکات آن‌ها تحت تأثیر قراردهنده بود.

مثال:

The synchrony of their movements was impressive.

معنی(example):

این مطالعه بر روی هم‌زمانی رفتار گروهی تمرکز دارد.

مثال:

The study focuses on the synchrony of group behavior.

معنی فارسی کلمه synchrony

: معنی synchrony به فارسی

هم‌زمانی به معنای وقوع هم‌زمان دو یا چند پدیده یا فعالیت است.