معنی فارسی syncline
B2 /ˈsɪn.klaɪn/سینکلین به چینخوردگیهای زمینشناسی اطلاق میشود که در آن لایهها به سمت داخل خم شدهاند.
A structural geological fold with rock layers that slope downward toward the center.
- noun
noun
معنی(noun):
A concave-upward fold in rock strata
example
معنی(example):
سینکلین یک چینخوردگی زمینشناسی است که در آن لایههای سنگ به سمت داخل فرومیروند.
مثال:
A syncline is a geological fold where the rock layers dip inward.
معنی(example):
رشتهکوه ویژگیهای زیادی از سینکلین و آنتیکلین دارد.
مثال:
The mountain range features several synclines and anticlines.
معنی فارسی کلمه syncline
:
سینکلین به چینخوردگیهای زمینشناسی اطلاق میشود که در آن لایهها به سمت داخل خم شدهاند.