معنی فارسی syncopist
B2غیرمستقیمگذار، کسی است که در نواختن موسیقی بر اساس تکنیکهای غیرمستقیم مهارت دارد.
A musician who employs syncopation in their performances.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرمستقیمگذار استعدادش را از طریق ضربهای پیچیده نشان داد.
مثال:
The syncopist demonstrated her talent through intricate beats.
معنی(example):
به عنوان یک غیرمستقیمگذار، او اغلب با ریتمهای مختلف آزمایش میکند.
مثال:
As a syncopist, he often experiments with different rhythms.
معنی فارسی کلمه syncopist
:
غیرمستقیمگذار، کسی است که در نواختن موسیقی بر اساس تکنیکهای غیرمستقیم مهارت دارد.