معنی فارسی syndactyly
B1سینداکتلی، شرایطی که در آن دو یا چند انگشت به هم چسبیده‌اند.
A congenital condition in which two or more fingers or toes are fused together.
- noun
noun
معنی(noun):
The normal condition, in some animals and birds, of having fused digits.
معنی(noun):
The anomalous condition, in humans, of having some fingers or toes fused with a web.
example
معنی(example):
سینداکتلی یک وضعیت است که در آن دو یا چند انگشت به هم وصل هستند.
مثال:
Syndactyly is a condition where two or more fingers are connected.
معنی(example):
پزشکان می‌توانند عمل جراحی برای جدا کردن انگشتان تحت تأثیر سینداکتلی انجام دهند.
مثال:
Doctors can perform surgery to separate fingers affected by syndactyly.
معنی فارسی کلمه syndactyly
:
سینداکتلی، شرایطی که در آن دو یا چند انگشت به هم چسبیده‌اند.
