معنی فارسی synectically
B1به شیوه سینکتیک، مرتبط با تکنیکهای سینکتیک که روی ارتباط و ترکیب ایدهها تمرکز دارد.
In a synectic manner, relating to techniques that focus on connecting and combining ideas.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به مسئله به طرز سینکتیکی نزدیک شد و رشتههای مختلف را برای پیدا کردن راهحل ترکیب کرد.
مثال:
She approached the problem synectically, merging various disciplines to find a solution.
معنی(example):
این پروژه نیاز به تیمهای سازماندهی شده سینکتیکی داشت تا مهارتهای متنوع را ادغام کنند.
مثال:
The project required synectically organized teams to integrate diverse skills.
معنی فارسی کلمه synectically
:
به شیوه سینکتیک، مرتبط با تکنیکهای سینکتیک که روی ارتباط و ترکیب ایدهها تمرکز دارد.