معنی فارسی synentognathous

B2

سینتنوگناتوس، توصیف موجوداتی که فک‌هایشان به هم پیوسته است و ویژگی‌ای در بیولوژی آن‌هاست.

Describing organisms that exhibit a fused jaw structure.

example
معنی(example):

ویژگی سینتنوگناتوس برای سازوکار تغذیه‌ای ماهی اهمیت دارد.

مثال:

The synentognathous feature is important for the fish's feeding mechanism.

معنی(example):

پژوهشگران متوجه شده‌اند که سازگاری‌های سینتنوگناتوس در محیط‌های آبی مختلف یافت می‌شود.

مثال:

Researchers have noted that synentognathous adaptations are found in various aquatic environments.

معنی فارسی کلمه synentognathous

: معنی synentognathous به فارسی

سینتنوگناتوس، توصیف موجوداتی که فک‌هایشان به هم پیوسته است و ویژگی‌ای در بیولوژی آن‌هاست.