معنی فارسی synergically
B2به صورت همافزا و همکارانه، زمانی که افراد یا گروهها با هم کار میکنند و نتیجهای بیشتر از مجموع تلاشهای فردی حاصل میشود.
In a manner characterized by synergies, where combined efforts produce a greater effect than the sum of individual efforts.
- ADVERB
example
معنی(example):
تیم به طور همافزا برای تکمیل پروژه کار کرد.
مثال:
The team worked synergically to complete the project.
معنی(example):
ترکیب همافزایانه نقاط قوت آنها منجر به نتایج بهتری شد.
مثال:
Synergically combining their strengths led to better results.
معنی فارسی کلمه synergically
:
به صورت همافزا و همکارانه، زمانی که افراد یا گروهها با هم کار میکنند و نتیجهای بیشتر از مجموع تلاشهای فردی حاصل میشود.