معنی فارسی syngamous
B2به موجوداتی اشاره دارد که برای تولید مثل نیاز به ترکیب گامتها دارند.
Referring to organisms that require the fusion of gametes for reproduction.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این موجود سینگاموس است و نیاز به ترکیب گامتها برای تولید مثل دارد.
مثال:
The organism is syngamous, requiring the combination of gametes for reproduction.
معنی(example):
گونههای سینگاموس اغلب رفتارهای جفتگیری منحصر به فردی از خود نشان میدهند.
مثال:
Syngamous species often exhibit unique mating behaviors.
معنی فارسی کلمه syngamous
:
به موجوداتی اشاره دارد که برای تولید مثل نیاز به ترکیب گامتها دارند.