معنی فارسی synonymist
B2مرادفشناس، فردی که به پژوهش و تحلیل کلمات با معانی مشابه میپردازد.
A person who studies or specializes in synonyms.
- NOUN
example
معنی(example):
یک مرادفشناس به بررسی کلمات با معانی مشابه میپردازد.
مثال:
A synonymist studies words that have similar meanings.
معنی(example):
مرادفشناس گزینههای جایگزین را برای بهبود متن ارائه داد.
مثال:
The synonymist provided alternatives to enhance the text.
معنی فارسی کلمه synonymist
:
مرادفشناس، فردی که به پژوهش و تحلیل کلمات با معانی مشابه میپردازد.