معنی فارسی synsacral

B2

منطقه‌ای که در آن استخوان‌ها به هم متصل شده‌اند، به ویژه در پرندگان.

A region where bones are fused together, especially in birds.

example
معنی(example):

منطقه سینساکرال در پرندگان به هم پیوسته است تا قابلیت‌های پرواز بهتری داشته باشند.

مثال:

The synsacral region in birds is fused for better flight capabilities.

معنی(example):

در آناتومی، اصطلاح سینساکرال به استخوان‌هایی اشاره دارد که به هم پیوسته‌اند.

مثال:

In anatomy, the term synsacral refers to bones that are fused together.

معنی فارسی کلمه synsacral

: معنی synsacral به فارسی

منطقه‌ای که در آن استخوان‌ها به هم متصل شده‌اند، به ویژه در پرندگان.