معنی فارسی syntax
B2 /ˈsɪn.tæks/نحو به مطالعه ترتیب کلمات و ساختار جملات در زبان اشاره دارد.
The arrangement of words and phrases to create well-formed sentences in a language.
- noun
noun
معنی(noun):
A set of rules that govern how words are combined to form phrases and sentences.
معنی(noun):
The formal rules of formulating the statements of a computer language.
معنی(noun):
The study of the structure of phrases, sentences and language.
example
معنی(example):
نحو مجموعه‌ای از قوانین است که ساختار جملات را تنظیم می‌کند.
مثال:
Syntax is the set of rules that govern sentence structure.
معنی(example):
یادگیری نحو برای نوشتن جملات منسجم ضروری است.
مثال:
Learning syntax is essential for writing coherent sentences.
معنی فارسی کلمه syntax
:
نحو به مطالعه ترتیب کلمات و ساختار جملات در زبان اشاره دارد.
