معنی فارسی synthesist
B1سنتزگر، شخصی که نقش ترکیب و ادغام ایدهها یا مفاهیم مختلف را در زمینههای مختلف بر عهده دارد.
A person who synthesizes information or ideas to create a new understanding or product.
- NOUN
example
معنی(example):
سنتزگر موسیقی جدیدی را با ترکیب سبکها ایجاد میکند.
مثال:
The synthesist creates new music by blending genres.
معنی(example):
یک سنتزگر در علم معمولاً نظریهها را برای توضیح پدیدهها ترکیب میکند.
مثال:
A synthesist in science often combines theories to explain phenomena.
معنی فارسی کلمه synthesist
:
سنتزگر، شخصی که نقش ترکیب و ادغام ایدهها یا مفاهیم مختلف را در زمینههای مختلف بر عهده دارد.