معنی فارسی synthetizer
B2سنتزگر، دستگاهی که برای تولید صداهای الکترونیکی و موسیقی استفاده میشود.
A device used for producing electronic sounds and music.
- NOUN
example
معنی(example):
سنتزگر صداهایی تولید کرد که هم الکترونیکی و هم ارگانیک بودند.
مثال:
The synthetizer produced sounds that were both electronic and organic.
معنی(example):
او تنظیمات سنتزگر خود را تغییر داد تا ملودی جدیدی خلق کند.
مثال:
He adjusted the settings on his synthetizer to create a new melody.
معنی فارسی کلمه synthetizer
:
سنتزگر، دستگاهی که برای تولید صداهای الکترونیکی و موسیقی استفاده میشود.