معنی فارسی syntomy
B1سینتومی به فرآیند ترکیب و هماهنگی صداها اشاره دارد.
The combination or arrangement of sounds in a specific context.
- NOUN
example
معنی(example):
مفهوم سینتومی به ترکیب صداها مربوط میشود.
مثال:
The concept of syntomy relates to the combination of sounds.
معنی(example):
مطالعه سینتومی در درک هارمونی موسیقایی کمک میکند.
مثال:
Studying syntomy helps in understanding musical harmony.
معنی فارسی کلمه syntomy
:
سینتومی به فرآیند ترکیب و هماهنگی صداها اشاره دارد.