معنی فارسی syntropy
C1سینتروپی، تمایل سیستمها به سمت نظم و سازماندهی در فرآیند تکامل.
The tendency of complex systems to naturally evolve toward greater organization or order.
- NOUN
example
معنی(example):
سینتروپی به تمایل سیستمها برای توسعه به سمت نظم اشاره دارد.
مثال:
Syntropy refers to the tendency of systems to evolve toward order.
معنی(example):
در طبیعت، سینتروپی میتواند به تشکیل اشکال زندگی پیچیده منجر شود.
مثال:
In nature, syntropy can lead to the formation of complex life forms.
معنی فارسی کلمه syntropy
:
سینتروپی، تمایل سیستمها به سمت نظم و سازماندهی در فرآیند تکامل.