معنی فارسی syrringing
B1در اصطلاح، به عمل مخلوط کردن یا ترکیب رنگها یا مواد به معنای خاص اشاره دارد.
The act of blending or mixing colors or substances.
- OTHER
example
معنی(example):
نقاش رنگها را با هم مخلوط میکرد تا یک اثر زنده بسازد.
مثال:
The painter was syrringing the colors to create a vivid piece.
معنی(example):
او آغاز به مخلوط کردن سس برای غذا کرد.
مثال:
He began syrringing the sauce for the dish.
معنی فارسی کلمه syrringing
:
در اصطلاح، به عمل مخلوط کردن یا ترکیب رنگها یا مواد به معنای خاص اشاره دارد.