معنی فارسی systasis
B2وضعیت یا فرآیند جمع شدن و چسبیدن بافتهای بدن.
The state or process of adhesion among body tissues.
- NOUN
example
معنی(example):
سیستاسیس الیاف برای فرآیند ترمیم ضروری بود.
مثال:
The systasis of the fibers was essential for the repair process.
معنی(example):
پزشکان سیستاسیس را در طول معاینه خود مورد توجه قرار دادند.
مثال:
Doctors noted the systasis during their examination.
معنی فارسی کلمه systasis
:
وضعیت یا فرآیند جمع شدن و چسبیدن بافتهای بدن.