معنی فارسی syzygetically

B2

به شیوه‌ای که به ترتیب و در یک راستا قرار داشته باشند، مربوط می‌شود.

In a manner relating to the conjunction of celestial bodies.

example
معنی(example):

سیارات به صورت سیزیژتیکی در آسمان شب حرکت کردند.

مثال:

The planets moved syzygetically across the night sky.

معنی(example):

آنها بررسی کردند که ستاره‌های سیزیژتیکی چگونه بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند.

مثال:

They explored how syzygetically aligned stars influence each other.

معنی فارسی کلمه syzygetically

: معنی syzygetically به فارسی

به شیوه‌ای که به ترتیب و در یک راستا قرار داشته باشند، مربوط می‌شود.