معنی فارسی tabarded
B2تابارد به نوعی لباس یا یونیفورمی اشاره دارد که معمولاً در مراسمها یا موقعیتهای خاص پوشیده میشود.
Referring to a garment often worn in ceremonial contexts, typically featuring a specific design.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در طول مراسم یک لباس تابارد به تن داشت.
مثال:
She wore a tabarded dress during the ceremony.
معنی(example):
ظاهر تابارد در برخی فرهنگها بسیار سنتی است.
مثال:
The tabarded look is quite traditional in some cultures.
معنی فارسی کلمه tabarded
:
تابارد به نوعی لباس یا یونیفورمی اشاره دارد که معمولاً در مراسمها یا موقعیتهای خاص پوشیده میشود.