معنی فارسی table napkin

A1

دستمالی که برای استفاده بر روی میز و استفاده از غذا فراهم می‌شود.

A piece of cloth or paper used at the table to wipe the mouth and hands.

example
معنی(example):

لطفاً سفره را با یک دستمال سفره تمیز بچینید.

مثال:

Please set the table with a clean table napkin.

معنی(example):

او دستمال سفره را به یک طرح زیبا تا کرد.

مثال:

She folded the table napkin into a fancy design.

معنی فارسی کلمه table napkin

: معنی table napkin به فارسی

دستمالی که برای استفاده بر روی میز و استفاده از غذا فراهم می‌شود.