معنی فارسی tablecloth
A2سفره، پارچهای که روی میز قرار میگیرد و به منظور زیبا کردن آن یا محافظت از آن استفاده میشود.
A fabric covering for a table, typically used for decoration and protection.
- noun
noun
معنی(noun):
A cloth used to cover and protect a table, especially for a dining table.
example
معنی(example):
ما یک سفره رنگارنگ روی میز ناهارخوری پخش کردیم.
مثال:
We spread a colorful tablecloth on the dining table.
معنی(example):
سفره با تزئینات مهمانی مطابقت داشت.
مثال:
The tablecloth matched the decorations for the party.
معنی فارسی کلمه tablecloth
:
سفره، پارچهای که روی میز قرار میگیرد و به منظور زیبا کردن آن یا محافظت از آن استفاده میشود.