معنی فارسی tablesful

B1

مقدار زیادی از جدول‌ها که در آن داده‌ها یا اطلاعات سازماندهی شده‌اند.

A large quantity or abundance of tables that organize data or information.

example
معنی(example):

ما سند را با مقدار زیادی جدول پر کردیم.

مثال:

We filled the document with tablesful of data.

معنی(example):

گزارش او شامل انبوهی از جدول‌ها بود که بسیار آموزنده بودند.

مثال:

Her report contained tablesful of statistics that were very informative.

معنی فارسی کلمه tablesful

: معنی tablesful به فارسی

مقدار زیادی از جدول‌ها که در آن داده‌ها یا اطلاعات سازماندهی شده‌اند.