معنی فارسی tablespoonsful
B1اندازههای زیادی از مواد که برابر با جمع قاشقهای غذاخوری است.
Large quantities of a substance measured in terms of multiple tablespoons.
- OTHER
example
معنی(example):
دستور تهیه او چهار قاشق غذاخوری از سوپ نیاز دارد.
مثال:
Her recipe requires four tablespoonsful of broth.
معنی(example):
برای این غذا، به سه قاشق غذاخوری سرکه نیاز دارید.
مثال:
For this dish, you’ll need three tablespoonsfuls of vinegar.
معنی فارسی کلمه tablespoonsful
:
اندازههای زیادی از مواد که برابر با جمع قاشقهای غذاخوری است.